سیب نقره ای
آخیش ... تموم شد...
امتحانامو می گم؛ تموم شد، یه نفس راحتی کشیدم، البته هنوز نمی تونم اسم فارغ التحصیل رو خودم بذارم چون هنوز یه امتحان نصفه و نیمه ـ که البته زیاد مهم نیست ـ مونده، در ضمن کارنامه هم نگرفتم، اگرچه کم و بیش می دونم نمراتم چند شده!
پایان نامه ام (همون واحد مقاله نویسی 2) هم هنوز دست استاد راهنمای سختگیر مهربان! است و ازش بی خبرم.
به هر حال بعد از 8 سال تحصیلات عالیه بالاخره می خوام یه نفس راحت بکشم و شب سر راحت روی بالش بذارم که دیگه امتحان کلاسی و هفتگی و ماهانه و سالانه و اصل و فرع ندارم!
خیلی خوشحال بودم، جو گیر شدم این یادداشت رو نوشتم تا شماهم تو خوشحالیم سهیم باشید، به اونایی که هنوز فارغ از تحصیل نشدن می گم:«اندکی صبر سحر نزدیک است»!!!!!!!!!!!!!
پیوست:
البته من که نمی تونم آروم بشینم، تو فکرم که برم زبان انگلیسی یاد بگیرم، راستی به نظر شما کارشناسی ارشد شرکت کنم؟
خلاصه اینکه تا آخر دنیا، هر روز باید امتحان بدیم! راستی راستی دیگه فردا امتحان ندارم؟؟؟؟؟
Design By : Pichak |